
خواننده: همایون شجریان
نام آهنگ: «جهان ستم»
«غباریم زحمت کش بادها به وحشت اسیرند آزادها جهان ستم چون نیستان پر است ز انگشت زنهار فریادها بنالید ای سرو و شمشادها دردی ست چون خنجر یا خنجری چون درد همزاد خون در دل ابری ست بارانی ابری که گویی گریههای قرنها را در گلو دارد ابری که در من یک ریز میبارد شبهای بارانی او با صدای گریهاش غمناک میخواند ای غم نمیدانم روز رسیدن روزی گام که خواهد بود اما در این کابوس خون آلود در پیچ و تاب این شب بنبست بنگر چه جانهای گرامی رفتهاند از دست»